آثار مکتوب و منتشر شده بهروز شهرکی

آثار مکتوب و منتشر شده بهروز شهرکیکتاب اکسیر استقامت دومین اثری که موفق به نشر آن به صورت ناشر مؤلف شدم کتاب بسیار ارزشمند "اکسیر استقامت" بود. من به توفیق الهی این

آثار مکتوب و منتشر شده بهروز شهرکی

آثار مکتوب و منتشر شده بهروز شهرکی

کتاب اکسیر استقامت

دومین اثری که موفق به نشر آن به صورت ناشر مؤلف شدم کتاب بسیار ارزشمند "اکسیر استقامت" بود. من به توفیق الهی  این کتاب را در مدت 20 روز نوشتم و در مدت 20 روز ویرایش و صفحه آرایی کردم و در مدت 20 روز هم مجوزهای لـازم که عبارت بود از شابک و فیپا و ارشاد را اخذ کردم و به چاپ رساندم. این تنها کتابی است که از آغاز تا پایان 60 روز زمان برده است! البته ناگفته نماند که این 20 روزه نوشتن بعد از گذشت 20 سال بوده است. نکاتی که در کتاب (اکسیر استقامت) بیان کرده ام تماماً تجربه شده است و در واقع من حاصل تجربیاتم که بر مبنای قرآن و روایات به آن رسیده بودم را نوشته ام و انشاالله در فرصتی مقتضی کتاب (مستند اکسیر استقامت) را نیز منتشر خواهم کرد. این کتاب ادله‌ی آنچه در کتاب (اکسیر استقامت) آمده را بیان میکند.

کتاب اکسیر استقامت

شماره شابک : 3-6452-04-600-978
تاریخ تالیف: مهر ماه 1395 هـ ش
چاپ اول: آذر ماه 1395 هـ ش
چاپ دومـ: تابستان 96
نویسنده: بهروز شهرکی
ناشر: مؤلف
مشخصات ظاهری: قطع رقعی، 190 صفحه

کتاب اکسیر استقامت

توضیحات:

اقتصاد مقاومتی که از فرمایش‌ها و حکمت‌های گهربار مقامـ معظمـ رهبری حضرت آیت الله العظمی امام خامنه‌ای ادامـ الله اعزازه میباشد، جرقه‌ای بود تا در تاریکی و ظلماتی که دشمنان بشریت برای ملت بزرگ ایران درست کرده‌اند، مشعل‌ها افروخته شود و این ملت غیور و با عظمت، رسالت خود را به سر منزل مقصود برساند.

 

اقتصاد مقاومتی یعنی (اقتصادی که مبتنی بر مقاومت باشد).

 

پر واضح است که عبارت اقتصاد مقاومتی از دو بخش (اقتصاد) و (مقاومت) تشکیل شده است. اقتصاد بعد مادی - علمی دارد اما مقاومت درست در نقطه مقابل آن بوده و بعد معنوی – علمی دارد و از آنجایی که پس از تمام طرحها و نقشه‌هـا در جهت عملیاتی کردن جهاد بزرگ (اقتصاد مقاومتی) باید افراد جامعه و آحاد ملت آن طرح‌هـا را اجرایی کنند و هیچ راه دیگری وجود ندارد لذا بزرگترین چالش بر سر راه اجرایی شدن این حرکت عظیم، همان بعد معنوی – علمی یعنی مقاومت خواهد بود.

بنابراین در کتاب (اکسیر استقامت) کوشش کردم آنچه برای یک یک افراد جامعه در جهت رسیدن به اهداف، مفید است را به زبانی بسیار ساده، روان و به دور از اصطلـاحات آنچنانی بیان کنم.

این کتاب طوری به رشته تحریر در آمده تا مطالبش از بدو تولد تا رسیدن به تمام خواسته‌هـا و موفقیت‌هـا مفید باشد و مشتمل بر چهار بخش است:

بخش اول به تربیت فرزند مناسب با روح استقامت میپردازد.

بخش دوم به بیان فنون استقامت و پایداری فردی میپردازد. آب حیاتی که اگر قطره‌ای از آن به کامی برسد کامیابی حتمی و همیشگی میگردد.

بخش سوم به بیان رموز مقاومت و پایداری جمعی با چند فرمول ساده و قابل اجرا میپردازد. این بخش دربرگیرنده دوره کامل آیین دوست یابی است.

بخش چهارم به معرفی برخی صفات افرادی که در واقع روحیاتشان فراتر از استقامت است میپردازد و از آنها به ابراستقامت تعبیر میکند.

من این کتاب را به ایستادگی مردان و زنان با غیرت ایران تقدیم داشتم و ایجاد این اثر را به همه هموطنان عزیز تبریک میگویم.

مطالعه و بکارگیری تکنیک‌هـای استقامت و مقاومت در این کتاب به همه همـ میهنان گرامی توصیه میشود.

کتاب اکسیر استقامت

جهت مطالعه صفحاتی از کتاب به وب سایت اینجانب به آدرس www.mcs1404.ir مراجعه فرمایید.

 

آشنایی بیشتر با محتوای کتاب (اکسیر استقامت):

انسانی که روحیه استقامت را در خود پیاده‌سازی کرده دنیایش رنگ و بوی دیگری دارد. او زنده است، همیشه در حال پیشرفت است، توقف برایش معنا ندارد و همیشه با عشق و علاقه‌ی وصف‌ناپذیری کارها را به‌پیش می‌برد. کارهایی که از او ساخته است از دیگری برنمی‌آید و خلاصه انسان با استقامت سروری می‌کند و همه به او محتاج‌اند. به حرارت قلبش، به نگاه ژرفش، به زیبایی عملش، به پشتکار بی‌نظیرش، به آینده‌داری حتمی‌اش، به دست پربرکتش، به قدم استوارش، به کار‌راه‌اندازیش و به همه خصوصیات باصفایش دیگران نیازمندند.(منتخبی از کتاب اکسیر استقامت)

این اثـر را به محبت مقام عظمای ولـایت حضرت آیت الله خامنه‌ای مدظله العالی به رشته تحریر در می‌آورم تا بگویم که با بعث مولـا منبعثم و با زجر ایشان منزجر. (منتخبی از پیشگفتار کتاب اکسیر استقامت)

کتاب اکسیر استقامت


جهت آشنایی بیشتر و بهتر با کتاب اکسیر استقامت میتوانید به کانال رسمی آثار منتشر شده بهروز شهرکی در آپارات مراجعه فرمایید:

https://www.aparat.com/networkshahraki

 (اقتصاد مقاومتی) یعنی اقتصادی که مبتنی بر مقاومت است:
مدتها بود که مساله (اقتصاد مقاومتی) را از طریق رسانه‌هـا دنبال میکردم و از این پیگیری و پیروی، نتیجه‌ای برایم حاصل نمیشد. به نظرم میآمد که انگار بعضی از مسئولین اجرایی این طرح، گمشده‌ای دارند که خود هم نمیدانند چیست؟! آنها خیلی تلـاش میکنند که این فرمان مقام عظمای ولـایت حضرت آیت الله العظمی امام خامنه‌ای مدظله العالی به نتیجه مطلوب برسد اما به نظر میرسد کمی در این مساله سردرگمند.
(اقتصاد مقاومتی) یک اصطلـاح است که از دو بخش اقتصاد و مقاومت تشکیل شده است که (اقتصاد) رکن اصلی عبارت میباشد و مقاومت صفت آن است. (اقتصاد مقاومتی) یعنی اقتصادی که مبتنی بر مقاومت است.
علت اینکه ایشان فرمودند (اقتصاد مقاومتی)، به این دلیل است که در شرایط کشور ما اقتصاد به نحو دیگری به نتیجه نمیرسد و این در گذر قریب به چهل سال بعد از پیروزی انقلـاب اسلـامی ایران به اثبات رسیده است و از طرفی رمز بقا و تعالی یک کشور اقتصاد است.
به عقیده من، ما در مساله اقتصاد و فهم آن چندان مشکلی نداریم. خلـاصه هر کسی از (دو دو تا چهارتا) سر در میآورد اما مشکل ما در اجرایی کردن نوع اقتصاد است یعنی (اقتصاد مقاومتی)؛ و این موضوع مرا بر آن داشت تا کتابی به رشته تحریر در آورم که واژه (مقاومت) را به طور زیربنایی و روان و همه کس فهم بیان کند.
بنده کتاب (اکسیر استقامت) را برای اقتصاددانان، رجال سیاسی و دولت مردان به تنهایی ننوشته ام بلکه برای یک یک ایرانیان به رشته تحریر در آورده ام و امیدوارم محتوا و مفهوم این کتاب به دست آحاد ملت ایران برسد و آنگاه خواهیم دید که (اقتصاد مقاومتی) چگونه به منصه ظهور میرسد انشا الله.

کتاب اکسیر استقامت

کتاب اکسیر استقامت

ولـایت فقیه را عمیقتر بشناسیم
انسان موجودی است که به خاطر دارا بودن قدرت ارتباط با اطراف، زندگی اجتماعی به مراتب برایش بهتر و مفیدتر از زندگی فردی وتنها است.
اما یکی از نیازهای مهم زندگی اجتماعی وجود " ولیّ و سرپرست" است که حتی در حیواناتی که به صورت گروهی زندگی می‌کنند مثل زنبور عسل نیز این مساله مشهود است. چون باید کسی بر عملکرد اعضاء جامعه نظارت داشته باشد تا قوانین اجراء شود و حقوق متقابل اعضاء رعایت گردد و در اجتماع نظم حکم‌فرما باشد.
لـازمه اینکه ما بتوانیم "ولیّ و سرپرست" را بشناسیم این است که معنای "ولـایت" را درک کنیم.
کلمه "ولـایت" در دو جایگاه دارای دو معنا است.
اول در مقام سرپرست که معنای آن سرپرستی و فرماندهی با محبت است.
دوم در مقام پیروی و متابعت که معنای آن پیروی و فرمانبرداری با محبت است.
به عبارت دیگر ولـایت، فرماندهی و فرمانبرداری با اجبار نیست بلکه باید شخص سرپرست آنچنان علم و خصوصیاتی داشته باشد که فرمانبرداری او با محبت انجام گیرد. او باید به تمام منفعت‌ها و ضررهای مجموعه‌ی تحت اشرافش آگاه باشد و در اینصورت است که می‌تواند بر اساس علم و محبت، آن‌ها را به خوبی‌ها امر و از بدی‌ها نهی کند و قوانینی وضع نماید که واقعا سبب سعادت جامعه‌اش گردد. و همچنین افراد تحت ولـایت نیز چنین مقامی را از روی محبت پیروی کنند. واقعیت هم چیزی غیر از این نمیتواند باشد چراکه اگر قرار باشد کسی در مدت زمان کوتاهی حرف دیگری را گوش کند حتی اگر محبتی هم در بین نباشد امکان پذیر است اما اگر قرار شد این عمل دائمی باشد ابدا بدون محبت امکان پذیر نیست!
پس کسی که بدون محبت به دیگران امر و نهی می‌کند فقط فرمانده است و نیز کسانی که بدون محبت اوامر و نواهی کسی را گوش داده و عملی می‌کنند فقط فرمانبردار هستند و این از بحث "ولـایت" خارج است.
بر اساس آیه ولـایت که می‌فرمایید: (إِنَّمَا وَلِیُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَ هُمْ رَاكِعُونَ- مائده /55)، خدای تعالی و پیامبر اكرم و معصومین علیهم السلـام در یك ردیف و به طور مساوی بر ما ولـایت دارند یعنی بدون هیچ‌گونه جهلی و با كمال محبت به بشر فرمان می‌دهند.
این حقیقت ولـایت و سرپرستی است که بشریت با حِقد و حسد  و نیز با اختیار خودش از پذیرش آن امتناع کرد. اتفاقی که باید در جامعه بشری وقوع پیدا می‌کرد و بشر از جهالت نجات می‌یافت با تاسف غیر قابل وصفی، به انجام نرسید و عالَم بشریت در بشره و پوسته‌ی دست یافتن به انسانیت دچار مشکلـات شد و از واقعیت انسانیت چیزی بدست نیاورد؛ باب علم به روی او گشوده نشد و عملکرد او بر اساس حدس و گمان و تجربه قرار گرفت.
از روزی که بشر ولـایت الهی را نپذیرفت در واقع عصر غربت و مظلومیت که اصطلـاحا به آن (عصر غیبت) می‌گویند شروع شد و تا روزی که انسان‌ها ارزش ولـایت علم الهی بر جامعه را درک نکنند ممکن است بطول بینجامد.
ولـایت عام:
در آیات قرآن و نیز روایات، مردم همه نسبت به هم مسئول هستند و این (ولـایت عام) نامیده میشود  آنجا که می‌فرماید:
وَ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنْ الْمُنكَرِ (توبه / 71)
كُلُّكُمْ رَاعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ (بحار: 72/38)
که این نوع آیات و روایات ولـایت عام را تثبیت می‌کند.
ولـایت خاص:
اول اینکه معصوم علیه السلـام در روایاتی مردم را در عصر غیبت مکلف به مراجعه و تبعیت از افراد بخصوصی کرده‌اند و اولـا فرموده‌اند:
(وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ)( وسائل الشیعه: 27 / 140)
یعنی هنگامی که با مسائل جدیدی مواجه می‌شوید به کسانی مراجعه کنید که نظرات ما را برای شما بیان می‌کنند. در واقع آن‌ها کسانی هستند که من برای راهنمایی شما به سوی حکم خدا قرار داده‌ام و من هم که حجت و راهنمای خدا بر مردم هستم.
در ثانی باید بدانیم که درست در زمان قبل از غیبت، معصومی که در جامعه حضور داشت نحوه عملکرد مردم را در به دست آوردن علم مورد نیاز و نیز سرپرست، به آن‌ها راهنمایی کرد.
( ... فَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِینِهِ مُخَالِفاً عَلَی هَوَاهُ مُطِیعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ یُقَلِّدُوهُ)( وسائل: 27/131)
یعنی کسی که به او برای بدست آوردن نظرات ما مراجعه می‌کنید و نیز او را به عنوان سرپرست می‌پذیرید چنین خصوصیاتی باید داشته باشد:
1- فردی است که از زمره مجتهدین می‌باشد و او کسی است که در بدست آوردن حکم خدا در عصر غیبت، جهد و کوشش بسیاری را به جان خریده است.
2- فردی است که دارای صیانت نفس و استقامت می‌باشد.
3- فردی است که دین و روشی که خدای تعالی برای زندگی انسان از جهت فکری و عملی قرار داده است را کاملـا حفظ می‌کند.
4- فردی است که با خواهشهای نفسش مخالفت می‌کند و هیچ تبعیتی از آن‌ها به عمل نمی‌آورد.
5- فردی است که کاملـاً مطیع اوامر و دستورات مولـایش می‌باشد و در مقام عبودیت است.
کسی که این پنج خصوصیت را داشت، عامه مردم می‌توانند از او تقلید کنند یعنی بدون تحقیق از آنچه امر و نهی می‌نماید، به حرفش عمل کنند.
بنابراین در عصر غیبت تبعیت از فردی که با استفاده از علم الهی ما را به خوبی‌ها سوق می‌دهد و از بدی‌ها دور می‌کند واجب و ضروری است. ما در اصول اعتقادی و فکری، مسائل اخلـاقی و نیز نحوه عملکرد باید از طریق مرجع علمی، اطلـاعات لـازم را کسب کنیم و در عصر غیبت این باب را رها نکنیم چون اگر این چراغ را هم خاموش کنیم در واقع چراغ اضطراری را خاموش کرده‌ایم و آنگاه ظلمت و تاریکی آنچنان محیط را فرا خواهد گرفت که چشم چشم را نمی‌بیند.
ولی و سرپرست در عصر غیبت کیست؟
بحث زعامت جهان اسلـام و ولـایت فقیه از قدیم الـایام در جامعه مسلمین مطرح بوده است اما چون معمولـا عامه مردم در مساله دین ارثی عمل می‌کنند و در واقع نسبت به حقیقت دین خود، بیخبرند لذا هنگامی که با چنین موضوعی مواجه می‌شوند آن را تازه و نو تلقی می‌کنند. حال آنکه این حالت را نسبت به تعداد رکعات نماز ظهر ندارند و به راحتی آن را نسل به نسل و سینه به سینه پذیرفته و منتقل می‌کنند.
ولـایت فقیه ولـایت خاص الهی می‌باشد كه روایات بسیاری مؤید آن است و در زمانی كه حكومت اسلـامی وجود نداشته، برنامه‌ی فقهاء و مراجع دین در سرپرستی جهان اسلـام بدین ترتیب بوده است که با "تقویت مرجع تقلید اعلـای وقت" این ولـایت را ایجاد می‌کردند تا تمام قدرت در یک نقطه متمرکز گردد و به این ترتیب بتوانند دین خدا را در عصر غیبت معصوم علیه السلـام حفظ کنند.
چنین فردی به عنوان زعیم جهان اسلـام در عصر غیبت بوده و می‌باشد و چون ولـایت و سرپرستی او بر جامعه بر اساس فهم و تفقه در دین است لذا به او "ولی فقیه" می‌گویند.
در زمان ما که حکومت اسلـامی بوجود آمده است باز هم گروهی از فقهاء و مراجع دینی به عنوان خبره، فردی را که واجد شرایط باشد به عنوان "ولی فقیه" تعیین می‌کنند.
"ولی فقیه" فرد مبسوط الیدی است كه حقایق دین، سیاست، مملكت داری و دنیاداری را از راه صحیح درك كرده و نسبت به آن‌ها فقیه و فهیم است و بلكه در این جهات بالـاترین می‌باشد. و چنین شخصیتی می‌تواند برای مدت موقتی حكمی از احكام اصلی دین را حتی اگر مصلحت بداند متوقف كند و در امر و نهی كردن دستش باز است.
ولی فقیه به جهت فقاهت در دین و تزکیه نفس، فرد خاصی شده و ولـایتش نیز خاص است و ما باید در عصر غیبت به دستور خود معصوم علیه السلـام به ایشان مراجعه و از دستوراتش تبعیت کنیم. بنابراین ولـایت فقیه در طول ولـایت الله است.

 

 

ولایت فقیه

ولایت فقیه

چرا کتاب اکسیر استقامت را به رشته تحریر در آوردم؟

اقتصاد مقاومتی که در شرایط کشور ما ایران، تنها راه برون رفت از معضلـات اقتصادی میباشد عبارتی است که از دو جزء (اقتصاد) و (مقاومت) تشکیل یافته است.

(اقتصاد مقاومتی) یعنی (اقتصادی) که مبتنی بر (مقاومت) است. به عبارت دیگر (اقتصادی) که تنها راه دستیابی به آن (مقاومت) است.

در مساله (اقتصاد مقاومتی) خوشبختانه در خصوص مساله (اقتصاد) فعالیتهای بسیاری انجام میگیرد اما در خصوص مساله (مقاومت) که نوع دستیابی به اقتصاد را بیان میدارد متاسفانه توجه قابلی نمیشود و باید بگوییم که این غفلت، دستیابی به اقتصادی پویا در کشور ما را حاصل نخواهد کرد.

از آنجایی که عمده فعالیتهای اقتصادی در کشور ما را اقتصادهای خرد تشکیل میدهد لذا تفهیم (اقتصاد مقاومتی) به معنای اتم و اکمل آن به آحاد مردم میتواند دستیابی به اقتصاد مطلوب در ایران را حاصل گرداند. در واقع همه مردم ایران از کوچک و بزرگ و زن و مرد باید بسیج شوند و جهاد بزرگ و بینظیر اقتصادی را به نتیجه مطلوب برسانند.

کتاب اکسیر استقامت

این مهم اینجانب را بر آن داشت تا قلم به دست بگیرم و کتابی به رشته تحریر در آورم تا نقیصه این مفهوم را که (بیان زیر بنایی واژه مقاومت) است برطرف کنم.
بنابراین تمرکز بنده بر روی واژه (مقاومت) از (اقتصاد مقاومتی) است که در ذیل مطالبی با استفاده از کتاب (اکسیر استقامت) بیان میدارم.
موفقیت فراگیر در گرو چیست؟
برای آنکه موفقیت در جامعه فراگیر شود نیاز به محتوایی داریم که سه خصوصیت را همزمان دارا باشد.
اولـا علم باشد یعنی به مخاطب خود اطلـاعاتی بدهد که او از سردرگمی خارج شود و به سوی هدف حرکت کند.
ثانیا مادر باشد یعنی ضمن اینکه دیتا است اختصاص به هیچ گروه کاری خاصی هم نداشته باشد و همه از آن در جهت کار و برنامه خود به مناسبت استفاده کنند.
ثالثا تخصصی باشد به این معنا که از محور خود که انتقال دیتا جهت رسیدن به مقاومت است خارج نشود و در عرصه‌ای غیر از آموزش فنون استقامت و مقاومت وارد نگردد.
این تنها چیزی است که میتواند همچون آب حیات عمل کند و مخاطبش را به کامیابی حتمی و همیشگی برساند.

کتاب اکسیر استقامت


کتاب اکسیر استقامت دربرگیرنده هر سه خصوصیت فوق است که آن را به زبان ساده و در حجم کم به مخاطبینش انتقال میدهد و در آنها انگیزه برای دستیابی به هدف ایجاد میکند.
استقامت و مقاومت باید جز فرهنگ و سلیقه جامعه گردد
"فرهنگ" در واقع جا افتادن دانش در پیکره جامعه است.
اگر بخواهیم بهتر به معنای "فرهنگ" پی ببریم باید بگوییم همان چیزی که در فرد به "سلیقه" نامگذاری میشود در جمع به "فرهنگ" نامگذاری میگردد.
فردی نسبت به کاری، علمی برایش حاصل میشود و آن را میپسندد و بر طبق همان عمل میکند که عرفا میگویند: فلـانی سلیقه اش فلـان طور است. حال اگر جامعه‌ای نسبت به چیزی برایش علم حاصل گردد و آن را بپسندد و عملکرد خود را بر طبق آن تنظیم کند عرفا میگویند: فلـان جامعه فرهنگش فلـان طور است. 
بر طبق آنچه گفته شد "سلیقه و فرهنگ" یک وجه اشتراک و یک وجه افتراق دارند.
افتراق آنها در این است که "سلیقه" فردی است اما "فرهنگ" اجتماعی میباشد.
اشتراک آنها در این است که هر دو حاصل "علم" هستند. البته منظور از علمی که سلیقه ساز و فرهنگ ساز است چیزی فراتر از آنچیزیست که در کتابها میخوانیم یا در کلـاسها درس میگیریم.
منظور از علم فرهنگ ساز آن علمی است که خداوند به قلب انسانها مرحمت میکند که در لسان روایات چنین توصیف شده است:
العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء: علم نوری است که خداوند در هر قلب که بخواهد میافکند.

 

کتاب اکسیر استقامت

 

+ نوشته شده در  دوشنبه 7 بهمن 1398ساعت 1:27  توسط بهروز شهرکی